شهید خلیل فاتح آزاده
سرافراز تبریزی است که در اردوگاه موصل سینه خود را سپر کرد و داوطلبانه مسئولیت سلاح و نارنجک های کشف شده
از زیر خاک باغچه های مقابل آسایشگاه اسرا را پذیرفت و با آغوش باز به استقبال شهادت رفت
تا آسیبی به دیگر همرزمانش نرسد.
هیچ دوربینی این حماسه را ضبط نکرد و هیچ مورخی آن را ثبت ننمود
اما خلیل یقین داشت که خدا حاضر و ناظر است و در روز حساب گواهی خواهد داد.
او خوب می دانست که روزهای بدتری در انتظار او است.
خلیل از سرنوشت خود آگاه بود و می دانست زمانی که در زیر شکنجه های وحشیانه بعثی ها در
سیاه چالهای بغداد از شدت درد بارها از هوش می رود هیچکس،حتی همرزمانش نیز شاهد جان سپردن او نخواهد بود.
اما آگاهی از این مسئله نیز موجب نمی گشت که امثال خلیل فاتحها در انجام وظیفه و مبارزه با دشمن
ذره ای به خود تردید راه دهند.
اگر آن روز شهید فاتح گوی سبقت را نمی ربود،کم نبودند فرزندان خمینی که داوطلب این فداکاری می شدند.
همچنان که در مقاطع مختلف ایام اسارت مشابه آن را بسیار شاهد بودیم.
ناصر قره باغی
بازدید دیروز: 36
کل بازدید :429856
آشنایی با فرزندان رهبری [88]
عاشق واقعی شهادت [716]
گل حجاب عطر عفاف [2095]
نامه ای به بابای شهیدم [1225]
دست نوشته یک شهید [708]
عصر غربت شهدا ........ [556]
خاطرات شلمچه [1682]
نام آور گمنام [556]
مادر شهیدی از ژاپن [677]
وادی السلام عشق [1353]
آخر و عاقبت ظلم و فساد .... [451]
شهیدی که مادر خود را شفا داد [833]
به یاد شهید احمد کاظمی [1005]
بوی چفیه رهبر [823]
[آرشیو(21)]
زندگینامه شهید خرازی
شهید مهدی باکری
شهید بابایی
سابقه تاریخی جنگ
سجده شکر
بزم عشق
آشیان
الهـی
درد دل
اسراء
شفای روح
شهید بی سر
دل نوشته
نجوا با پدر
بهترین دوست من
آرشیو
آرشیو 2